شیوه نامگذاری خودروهای آمریکایی در دهههای 1960 و 1970 در نوع خود بسیار گیجکننده و در هم بود. بسیاری از تریمهای مختلف در این دوران به مدلهای جداگانه بدل شدند، که ضمن بهره بردن از سبک طراحی تقریبا یکسان، در برخی جزئیات مانند سطح تریم، نوع پیشرانه و میزان لوکسگرایی با یکدیگر متفاوت بودند.
”ساختار مهندسی، نوع طراحی و توان فنی بیوئیک سنچری کوپه در کنار لوکسگرایی نسبی (بالاتر از شورولت، پایینتر از کادیلاک) موجب محبوبیت این مدل در بازار آمریکای شمالی شد.“در سیستم نام گذاری جنرال موتورز نیز همین سیستم برقرار بود. مدل سنچری (Century/به معنای قرن-با تلفظ اشتباه سنچوری در زبان فارسی) نیز یکی از این نامها به حساب میآید. این نام در ابتدا به خانواده گستردهای از محصولات بیوئیک از جمله سری 60 در دهه 1930 اختصاص یافت، تا با ورود به نسل سوم در دهه 1970 میلادی به نامی مستقل بدل شود. با این حال در صورت رویت نام سنچری به صورت همزمان و در کنار نامهای شناخته شده دیگری چون ریگال، ریوییرا و کابالییرو تعجب نکنید، چرا که سنچری پیش از استقلال، به صورت نام تریم در محصولات بیوئیک به کار گرفته میشد.
آنچه در ادامه میخوانید، بررسی مشخصات یک دستگاه بیوئیک سنچری کوپه مدل 1973 (نسل سوم) است که بین سالهای 1973 تا 1977 بر پلتفرم سایز متوسط A جنرال موتورز با ساختار پیشرانه جلو/متحرک عقب به تولید رسید. ساختار مهندسی، نوع طراحی و توان فنی این خودرو در کنار لوکسگرایی نسبی (بالاتر از شورولت، پایینتر از کادیلاک) موجب محبوبیت این مدل در بازار آمریکای شمالی شد.
نسل سوم بیوئیک سنچری
نام سنچری پس از پایان تولید نسل دوم در سال 1958 میلادی، با تاخیر 15 ساله با نسل سوم به بازار دهه 1970 آمریکای شمالی بازگشت. در نتیجه ساختار طراحی در این مدل با نسلهای پیشین بسیار متفاوت و به مراتب اسپرتتر است. حقیقت آن است که نسل سوم سنچری پایهای برای ارائه اولین نسل ریگال (به عنوان مدلی مجزا) بود. در نتیجه عمده طراحی ظاهری و نمای داخلی دو مدل سنچری و ریگال با یکدیگر مشترک است، اما تفاوت اصلی در آن است که مدل ریگال نمونه فول آپشن و گران قیمتتر سنچری به حساب میآید.
نسل سوم سنچری کوپه با داشتن ابعاد خارجی برابر با 5293×2007×1364 و فاصله محورهای 2845 میلیمتری، بر پلتفرم فول شاسی A جنرال موتورز و در سه ساختار کوپه، سدان و واگن (استیشن) بنا شد که در حقیقت یک سواری سایز متوسط به حساب میآید. بارزترین المانهای طراحی سنچری/ریگال، گلگیرهای برجسته و کشیده جلو و عقب خودرو بود که تقریبا در راستای تمام طول خودرو امتداد دارد. این المان به شکل کاملا واضحی در دیگر محصول جنرال موتورز از برند شورولت، یعنی در مدل مونتی کارلو نسل دوم (از 1973) رویت میشود. در حقیقت هر دو مدل سنچری/ریگال و مونتی کارلو بر یک پلتفرم یکسان با طراحی مشابه شکل گرفته اما در عمل به اندازهای متفاوت هستند که هرگز نمیتوان این دو محصول را با یکدیگر اشتباه گرفت.
سنچری در اصل با ریمهای فولادی پنج پره 15 اینچی کرومی با رنگآمیزی مشکی، ملقب به بیوئیک رالی 2 (Buick Rally 2) روانه بازار شد که در بازار ایران به نام پوزه بلند مشهور است و ویژه نسخههای لوکس بیوئیک نظیر ریوییرا، الکترا و ریگال در نظر گرفته شد. نسخه دیگری از رالی 2 بیوئیک سایز 15 اینچ نیز در بازار آمریکا (و ایران) موجود است، که با اندکی تفاوت در طراحی، در حقیقت نسخه بزرگتر همان ریم 14 اینچی است که در ایران به ریم B5 مشهور شد، چرا که در بیوئیک اسکایلارک/ایران تریم B5 استفاده شده بود.
ریم به کار رفته در خودروی مورد بررسی نسخه 15 اینچی افترمارکت آلومینیومی از برند مشهور چینی GT Wheel است، که اگرچه از دیدگاه تاریخی همخوانی خوبی با خودرو دارد، اما هرگز نمیتواند جایگزین نسخه پوزه بلند 15 ایچ رالی 2 باشد.
نمای داخلی بیوئیک سنچری یکی از بزرگتری نقاط قوت این خودرو است، چرا که ضمن تعلق به کلاس خودروهای کوپه 2+2 سایز متوسط، بسیار فراخ و جادار است. طراحی داشبرد خودرو ترکیبی از المانهای رایج شورولت و البته برخی ویژگیهای انحصاری کادیلاک است، که به خوبی جایگاه این بیوئیک در میان دو مدل اقتصادی شورولت و مدل لوکس کادیلاک را به نمایش میگذارد.
داشبرد در مقابل دیدگان راننده، یک باکس بزرگ با طراحی راننده محور است که تمامی ادوات کنترلی از پنل سیستم تهویه، سیستم صوتی، نشانگرها و کلیدهای کنترلی را دربر میگیرد. غربیلک فرمان خودرو نسخه سه شاخه اسپرت رایج در محصولات جنرال موتورز است، که در ایران همانند ریم B5، به غربیلک B5 شناخته میشود.
کنسول میانی از زیر داشبرد تا بین دو صندلی سرنشینان جلو کشیده شده و طرح چوب بارزترین تریم به کار رفته در نمای داخلی این خودرو است. اگرچه سنچری با شیفتر فرمانی و صندلیهای نیمکتی ردیف جلو به تولید رسید، اما این خودرو کنسول میانی و صندلیهای دو تکه ریگال را به همراه دارد، که با شیفتر معروف به خلبانی همراه شده است. وجود هر دو شیفتر در این خودرو کمی گیجکننده و خارج از استاندارد است. فضای پای سرنشینان عقب برای خودرویی از کلاس کوپه سایز متوسط بسیار قابل توجه و در عین حال راحت است، اما هرگز به اندازه یک کوپه فول سایز یا نسخه سدان سنچری راحت نیست.
بیوئیک سنچری، لوکس یا اسپرت؟
دو نسل ابتدایی سنچری کاملا لوکسگرا بوده و به عنوان خودروهای لوکس شخصی شناخته میشدند. نسل سوم با اشتراک فنی و ظاهری با ریگال، از نظر کلاس بندی تمایز بسیار زیادی پیدا کرد و جلوه اسپرتگرایی در آن بسیار محسوستر شد. پلتفرم A یک پلتفرم تمام شاسی است که اتاق روی آن سوار میشود. سیستم تعلیق در این پلتفرم در جلو از نوع جناغی دوبل با فنر لول و در عقب از نوع محور فعال چهار نقطه اتصال (4 لینک/از خانواده مولتی لینک) با فنر لول است که یک سواری کاملا نرم و کشتی مانند به همراه دارد. برترین مزیت این سیستم تعلیق، قابلیت ارائه یک سواری بسیار نرم و راحت در عین انتقال حس اسپرتگرایی و قدرت است. از این رو جای تعجب ندارد که خودروهای اسپرت مشهوری چون شورولت شول، پونتیاک GTO، بیوئیک اسکایلارک و اولدزمبیل 442 نیز بر همین پلتفرم بنا شدند.
با داشتن وزنی برابر با 1720 کیلوگرم، سنچری نسل سوم خودرویی نسبتا سنگین به حساب میآید، اما با توجه به کلاس تولیدی همچنان قابل تعامل است. با توجه به استفاده از ترمزهای دیسکی دو جداره هوا خنک در محور جلو و کاسهای در محور عقب برای خودروهای پلتفرم A، شاید باید اندکی بیشتر مراقب ترمزهای پیاپی مخصوصا در سرازیریها بود.
نیرو بخش بیوئیک سنچری نسل سوم، یک واحد 3.8 لیتری V6 و سه نسخه V8 به حجمهای 5.7، 7.5 و 6.6 لیتر بود که فراوانترین نسخه را نمونه 5.7 لیتری 350 V8 تشکیل میدهد. این پیشرانه با توجه به قوانین محدودکننده آلایندگی و سختگیریهای بیمه که دقیقا از سال 1973 آغاز شد، در نسخه مجهز به کاربراتور چهار دهانه قادر به تولید قدرت 175 اسببخار و 360 نیوتونمتر گشتاور بود.
گیربکس ارائه شده برای این خودرو در نسخههای ابتدایی، نمونه با دوام سه سرعته TH350 و در نمونههای نهایی، نسخه سه سرعته TH400 بود. از این رو با داشتن شتاب اولیه 12 ثانیهای، شاید نتوان از سنچری انتظار رانندگی بسیار اسپرت داشت، اما تلفیق ویژگیهای لوکسگرایی با مقداری از ویژگیهای فنی اسپرت که به دود کردن تایرهای عقب میانجامد، به خوبی بیوئیک سنچری را یک سر و گردن بالاتر از شورولت مونتیکارلو قرار داد.
باید تاکید کرد که پیشرانه 5.7 لیتری بیوئیک با پیشرانه 5.7 لیتری مشابه به کار رفته در بیوئیک اسکایلارک/ایران تفاوت دارد، چراکه نسخه به کار رفته در بیوئیکهای مونتاژی ایران در حقیقت از نوع SBC 350 ساخت شورولت است و نه بیوئیک. از این رو اعداد و ارقام خروجی آن کمتر و ضعیفتر از پیشرانه 350 بیوئیک است.
سنچری با پیشرانه 455 اینچ مکعبی 7.5 لیتری نیز به تولید رسید، که با نام تریم GS یا Gran Sport شناخته میشود. تریم GS برای ریگال نیز عرضه شد که هدف آن به کارگیری یک پیشرانه به مراتب قدرتمندتر و ارائه سواری اسپرتتر بود.
نسخه GS سنچری 225 اسببخار قدرت و 490 نیوتونمتر گشتاور داشت، که میتوانست وزن قابل توجه این خودرو را در مدت زمان 7.9 ثانیه از حالت سکون به سرعت 100 کیلومتر برساعت برساند. دستیابی به سرعت 100 کیلومتر برساعت در شتابگیری اولیه برای خودرویی که در سال 1973 به تولید رسیده است و مخصوصا به برندی لوکسساز تعلق داشت، بسیار خیره کننده و درخور توجه بود. البته ناگفته نماند که تریم اسپرت GS، یک تریم قدیمی با ساختار ستاپ شده برای رانندگی اسپرت در خانواده محصولات بیوئیک (و برخی از محصولات دیگر جنرال موتورز) بود که در آن دوران (مخصوصا در نسخههای پایان دهه 1960 و اوایل 1970)، به عنوان یکی از پرتوانترین محصولات آمریکایی شناخته میشد و توان فنی خیرهکنندهای داشت.
راند نهایی با بیوئیک سنچری
نسل سوم سنچری در بازه پنج ساله تولید در تیراژ کلی بیش از یک میلیون و 300 هزار دستگاه به تولید رسید، که در حدود 445 هزار دستگاه آن را نسخه کوپه، 225 هزار دستگاه آن را نسخه سدان و تنها کمی فراتر از 11 هزار دستگاه آن را نسخه GS تشکیل میدهد.
با ورود به دهه 1980، سنچری نیز همانند بسیاری دیگر از نامهای آمریکایی به تغییر ابعاد و کلاس تن دادند، تا بتوانند در بازار تغییر یافته دوران زنده بمانند، نسل سوم سنچری آخرین نسل از نام سنچری است، که تحت استانداردها و نگرش آمریکایی طراحی و تولید شد و سبک طراحی آن در نوع خود زیبا و دوست داشتنی است، اما نه به زیبایی مونتی کارلو نسل دوم.
خودروهای کوپه سایز متوسط آمریکایی در بازار کشور فراوان نیستند و از این رو هر نسخه از این خودروها با تعلق به کلاس کوپه میتوانند بسیار محبوب واقع شوند. سنچری کوپه نسل سوم نیز از این قائده خارج نیست.